تورك خالق تقويملريندن ميللى آذربايجان تقويمينه دوغرو
از تقويمهاى مردمى ترك به سوى تقويم ملى آذربايجان
سؤزوموز
تقويم تركى ايران
تقويم و تنظيم آن در ايران دوره اسلامى بلاواسطه با نام تركان عجين استּ به عنوان نمونه اساس تقويم امروزى خلق فارس٬ آغاز بهار٬ موقعيت نوروز در آن و ּּּ٬ تقويم جلالى ويا ملكى است كه بر حسب فرمان سلطان ترك٬ جلال الدين ملكشاه سلجوقى فرزند آلب آرسلان٬ توسط هئيتى علمى تنظيم و از سال ١٠٩٢ در سراسر امپراتورى تركى سلجوقى رسمى گرديده بودּ در اين تقويم اول سال در روز نخست بهار قرار گرفت و نوروز كه تا آن زمان سيار بود، ثابت شد و به نوروز سلطانى معروف گشت. بعدها با فرمان امپراتور ديگر ترك غازان خان٬ تقويمى بنام غازانى تدوين گرديد كه مبدا تاريخگذارى آن سال ١٣٠٢ ميلادى بودּ همچنين در طول تاريخ در ايران امروزى٬ زيجهاى گوناگونى بكار مىرفت كه باز اكثريت مطلق آنها مانند زيج جلالى٬ زيج ايلخانى٬ زيج اولوق (الغ) بيگ٬ زيج خانى٬ زيج غازانى و ּּּ همه به امر شاهان و سلاطين ترك تدوين گرديده و با نام آنان مربوط اندּمتاسفانه در اكثر اين تقويم و زيجها نام ماهها به تركى نبوده است و اين از بزرگترين كوتاهبينىهاى دول تركى بشمار ميرودּ تا اينكه در دوره امپراتورى تركى-آذربايجانى صفويه٬ به جبران اين نقيصه و در راستاى تدبيرات اين دولت براى حفظ٬ گسترش و تثبيت قانونى زبان٬ فرهنگ و هويت تركى در قلمرو خود٬ تقويم باستانى دوازده حيوان تركى٬ كه از قرنها پيش و همزمان با حاكميت امپراتورىها و دولتهاى ترك بر سرزمين ايران كنونى در ميان ملل و اقوام تابعه رايج شده بود٬ به طور رسمى پذيرفته شده جايگزين تقويم جلالى گرديدּ اين تقويم تماما تركى كه بر حسب استخراجات حكماى تركستان تدوين گرديده و در آن براى هر سال نام تركى يك حيوان به اختصاص داده ميشود٬ قبل از استعمال تاريخ هجرى در بين اقوام ترك رايج بوده و هنوز هم در بعضى از جمهورىهاى ترك بكار برده مىشود. تقويم دوازده حيوان تركى داراى سالهاى شمسى و ماههاى قمرى است و آغاز سال آن ماه مارس مىباشد (بنا به اهميت تقويم دوازده حيوان تركى٬ قسمت دوم اين نوشته منحصرا در باره اين تقويم خواهد بود).
تا اوايل قرن بيستم ميلادى تاريخ و تقويم متداول و رسمي كشور ايران و دولتهاى تركى –آذربايجانى حاكم بر آن٬ تقويمهاى تركى و عربي ، تقويم دوازده حيوان تركى با سالهاى تركى و هجري قمري با ماههاي عربي بود. بعد از شكست انقلاب مشروطه و صعود و به حاكميت رسيدن عنصر قومى اقليت فارس در ايران٬ از اوايل سال ١٩١١ تاريخ هجرى شمسى با ماههاى برجى (حمل، ثور، جوزا، سرطان، اسد، سنبله، ميزان، عقرب، قوس، جدى، دلو، حوت) به طور رسمى اعمال شد. با تاسيس دولت پهلوى٬ در سال ١٩٢٥ (١١ فروردين ١٣٠٤) مجلس شوراي ملي گاهشماري امروزى فارسى را تصويب و آنرا رسمى اعلان نمودּ با رسمى شدن تقويم خورشيدى فارسى٬ تقويم دوازده حيوان تركى كه يكى از قديمىترين تقويمهاى دنيا است و تا آن موقع استعمال آن در كشور ما جنبه رسمى داشت به طور كلي از رسميت قانوني افتادּ در شمال ايران نيز ٬ همزمان با شكل گيري دولت شوروي و جايگزينی تقويم ميلادي با نامهاى روسى به جاي تقويم هاي ملى و مذهبى ديگر، تقويم تركى اندك اندك كاربرد خود را از دست داد.
ضرورت احياى گاهشمارى تركى در ايران
سنت تقويمى، سنتى ديرپا و مقاوم بوده٬ مختصات تقويمى از نسلى به نسل ديگر منتقل مىشودּ هر تقويم برآيند سنن٬ دين، معيشت٬ تاريخ، جغرافيا، زبان و فرهنگ يك ملت است و از اين روست كه هر جامعه متمدن مىبايست دارى تقويمهاى دينى، سياسى و اقتصادى خويش باشد. در ايران نيز ٬ دولتهاى ترك داراى تقويمهايى مانند جلالى و ايلخانى و غازانى و خانى و الغ بيگى و دوازده حيوان تركى و ּּּ بوده اند. اما اين سنت تقويمى تركى با روى كار آورده شدن دولت پهلوى دچار گسست شدּدر دوره حاكميت خاندان پهلوى٬ ايجاد و رسميت دادن به تقويم استاندارد و يكسان فارسى٬ نقشى مهم در روند ملت شدن گروههاى فارس زبان در ايران ايفا نمودּ همچنين ممنوعيت رسمى گاهشمارى تركى٬ و به جاى آن كاربرد ماهها و روزهاى هفته به فارسى٬ به عنوان عاملى بازدارنده در روند ملت شدن خلق ترك در ايران عمل كردּگرچه رسميت اجبارى تقويم فارسى خورشيدى و غيررسمى نمودن تقويم دوازده حيوان تركى با هيچگونه مقاومت مدنى فرهنگيان٬ سياسيون و نخبگان ترك در ايران مواجه نگشت٬ اما نه تصميمات بعد از مشروطيت و نه تصميمات سال ١٣٠٤ شمسي مجلس شوراي ملي و نه غفلت نخبگان ترك ايرانى در طول هشتاد سال گذشته٬ نتوانست تقويم دوازده حيواني تركى و احكام نجومي آن را از خاطرههاى خلق ترك و ديگر اقوام ايران بزدايدּ
احياى گاهشمارى تركى و كاربرد گسترده و رسمى نامهاى تركى ماهها از واجبترين نيازهاى فرهنگى و تاريخى ماستּ امروزه در ايران اكثر مليتها (فارس٬ عرب٬ ارمنى٬ آسورى٬ حتى كرد و تركمنּּּ) تقويمهاى ملى خويش را بكار مىبرند و يا گامهاى جدى اى در راه احياى آنها برداشته اندּ در چنين شرايطى و اكنون كه پس از ركودى يك صد ساله٬ جنبش بازگشت به هويت تركى در ميان لايه هاى گوناگون خلق ترك شتاب گرفته و در حال گسترش مىباشد٬ ضرورى است كه سيستم گاهشمارى استاندارد و يكسان تركى نيز٬ به لحاظ اهميت آن در تسريع امر روند ملت شوندگى (اولوسلاشما- ميللتله شمه)٬ هرچه زودتر تثيبت و رايج شودּ شايسته است كه اين مهم در ايران توسط مراكز علمى صلاحيتدارى مانند فرهنگستان زبان و ادب تركى انجام پذيردּ اما از آنرو كه فعلا همچو فرهنگستانى وجود ندارد٬ بر تك تك فرهنگيان و ادباى ترك ايرانى بويژه بر جوانان و دانشجويان است كه خود مستقلا و مسئولانه به تثبيت و رواج واژه هاى اصيل تاريخى و يا نوواژه هاى تركى مبادرت ورزند و اين واژه ها را تا آنجا كه امكان دارد هر چه بيشتر در آثار قلمى و ادبى خود بكار برندּ همچنين بجا خواهد بود كه همه نشريات و تقويمها و سايتهاى خبرى٬ فرهنگى و سياسى مربوط به بخشهاى تركى استانهاى دوازگانه شمال غرب كشور- آذربايجان و ديگر نواحى ترك نشين ايران در مركز٬ جنوب و شمال شرق آن٬ گاهشمارى واحد تثبيت شده با نام تركى روزهاى هفته٬ ماهها٬ فصلها و سالهاى دوازده حيوانى – و يا حداقل نامهاى تركى پيشنهادى خود را- همراه با نام فارسى ماهها بكار برندּ
منابع نامهاى تركى ماهها٬ روزها٬ سالها و برجها
تنوع و كثرت در عين وحدت٬ ذاتى جهان ترك استּ اقوام ترك فرهنگى ريشه دار٬ گسترده و متنوع دارندּاين اقوام از سيبرى در شمال تا خليج عربى و شمال آفريقا در جنوب٬ از چين در شرق تا لهستان و مجارستان در غرب زندگى مىكنندּ اين گستردگى و تكثر به اقوام و دنياى تركى ويژگى روادارى و مدارا را بخش كرده استּطبيعى است كه در اين سرزمين وسيع چندگونه تقويم وجود داشته باشدּ خلق ترك در ايران٬ براى تنظيم و تدوين سيستم گاهشمارى واحد تركى و كلا اخذ واژه هاى اصيل تركى براى تشكل زبان معيار و فراگير تركى در ايران٬ از منابع ارزشمند بسيارى برخوردار استּ عمده ترين اين منابع عبارت اند از:
– تقويمهاى باستانى و كهن تركى٬
– تقويمهاى مردمى معاصر زيرگروههاى لهجه اى و جغرافيائى خلق ترك٬ زبان مردم و لهجه هاى تركى رايج در ايران (شامل شمال غرب كشور٬ جنوب و مركز ايران و شمال خراسان)٬
– بخشهاى خارجى آذربايجان (شامل جمهورى آذربايجان٬ و آذربايجان تركيه)٬
– دياسپوراى خارج كشورى تركهاى آذرى (شامل تركان سوريه و عراق مشهور به توركمان)٬
– لهجه هاى زبان تركى در ساحه آذرى٬ آناتولى (مانند آخيسقا) و بالكان (شامل قاقاووز) و ּּּ
– آثار و نوشته هاى قديمى به هر كدام از لهجه هاى فوق
– تقويمهاى رسمي دولتهاى تركى همسايه٬
– نامها و واژه هاى جديد عمدتا پيشنهاد شده در تركيه٬ بويژه در عرصه هاى علوم و تكنولوژىּ
با فروپاشي دولت شوروي، و علىرغم اين حقيقت كه گاهشمارىهاى تركى ريشه اي قوي و كهن در ميان مردم اين منطقه دارند، متاسفانه در جمهورى آذربايجان نام همه ماهها هنوز هم به زبان و حتى لهجه روسى استּبه گمان اينجانب نامهاى رسمى ماهها در جمهورى آذربايجان و كلا زبان رسمى و ادبى رايج در اين جمهورى به هيچ وجه نمىتواند و نبايد به عنوان تنها منبع و معيار براى تشكل زبان تركى معيار و فراگير در ايران بكار رود و يا پذيرفته شودּ زيرا كه زبان نوشتارى و رسمى جمهورى آذربايجان (حقوقى٬ روزنامه اى٬ ادبى٬ علمى و ּּּ)٬ بر خلاف زبان غنى و اصيل توده مردم٬ آكنده از لغات روسى و عربى و فارسى٬ آنهم در حدى نامعقول بوده و در زمينه واژه هاى اصيل تركى و بويژه واژه سازىهاى نوى تركى چيز قابل عرضه اى براى خلق ترك ايران نداردּ نام رسمى ماهها در تركيه نيز به جز سه مورد٬ همه داراى ريشه لاتينى-يونانى-رومى و يا سامى-آرامى-عربىاند. از طرف ديگر توده هاى ترك مناطق مختلف آذربايجان٬ تركيه و بالكان تقويمهاى مردمى و نامهاى تركى گوناگونى براى ناميدن ماهها بكار مىبرندּدر اين نوشته به عنوان نمونه نامهاى موجود در برخى از لهجه هاى تركى آذربايجان٬ جنوب درياى سياه٬ آناتولى٬ آخيسقا و قاقاووز و همچنين تقويم تركى تركان خاكاس در سيبرى ذكر شده استּ
نام تركى فصلها- توركجه دؤنه نجه آدلارى
در تقويم تركى علاوه بر فصلهاى سه ماهه٬ بخشهاى دوماهه نيز وجود داردּ تركهاى اويغور هر سال را به شش قسمت بنام كسين (kesin) ٬ هر كدام مركب از دو ماه تقسيم مىكردندּنام اين كسينها چنين بود: چيچكلى (Çeçeklig) ٬ ايسسى (İsig) ٬ ياغمورلو (Yagmurlıg) ٬ گوز (Küz) ٬ توملو (به معنى سرد) (Tumlıg) ٬ قارلى-بوزلو (Karlıg-buzlıg)ּ
نام فصلها به تركى چنين است:
بهار- ياىYay (اوغلاق آى: تركان غيرشهرى و غيرمسلمان٬ طبق محمود كاشغرى)
تابستان- ياز Yaz (اولو اوغلاق آى: تركان غيرشهرى و غيرمسلمان طبق محمود كاشغرى)
پائيز- گوز züG (اولو آى: تركان غيرشهرى و غيرمسلمان طبق محمود كاشغرى)
زمستان- قيش ışQ
نام برجهاى تركى –توركجه بورج آدلارى
رايجترين سيستم برجها در ميان اقوام ترك٬ برجهاى دوازگانه استּ با اينهمه در ميان اين اقوام مىتوان به سيستمهاى جالب ديگر نيز مانند سيستم برجهاى ٣٦ گانه خلق ترك قاراچاى-بالكار در قفقاز برخورد نمودּ در زير نام برجهاى دوازه گانه تركى را- نخست نام برج به زبانهاى عربى و فارسى و تركى٬ سپس مدت آن برج و در صورت وجود٬ برخى فرمهاى ديگر آن در زبان تركى را آورده ام:
١- حمل – بره: قوچQoç – ٣١ روز ּدر تركى قديم: قوزوּ
٢- ثور – گاو: بوغاBoğa – ٣١ روز ּدر تركى قديم: اود به معنى اؤكوزּ
٣- جوزا – دوپيكر: ايكيزلرİkizlər – ٣٢ روز ּدر تركى قديم: اره نديرּ
٤- سرطان – خرچنگ: يئنگجYengəc – ٣١ روز ּ در تركى قديم: چادان-چايانּ
٥- اسد – شير : آرسلانArslan – ٣١ روز
٦- سنبله– خوشه: باشاقBaşaq ، ٣١ روز ּدر تركى قديم: بوغداى٬ بوغداى باشىּ
٧- ميزان– ترازو : اولگوÜlgü ، ٣٠ روزּ در تركى قديم قاراقوش٬ در دولت عثمانى بئش قارينداش٬ در آناتولى بئش قارداش٬ در تركيه ترازى٬ در آسياى ميانه كسيل٬ در آناتولى قويروقلو اولدوز٬ در ميان تركان تووا و چوواش اره ن توز٬ در ميان برخى از تركان مسلمان سققا اولدوزو٬ پيشنهاد آزبيلتوپ اؤلچنּ
٨- عقرب– كژدم : چايانÇayan ، ٣٠ روز ּدر تركى قديم: قويروقلو و يا اوزون قويروقلو٬ در تركيه عقرب (منشا عربى دارد)ּ
٩- قوس– كمان يا نيماسب: ياىYay ٢٩ روز ּپيشنهاد آزبيلتوپ اوخ آتانּ
١٠- جدي– بزغاله: اوغلاقOğlaq ، ٢٩ روزּ در سالهاي كبيسه ٣٠ روز.
١١- دلو– دول: قوواQova ، ٣٠ روز ּدر تركى قديم: قوغا٬ در تركىباستان: كؤنك=könekּ
١٢- حوت– ماهي: باليقBalıq ، ٣٠ روز
آذبيلتوب در نامگزارى تركى ماهها٬ نامهاى برجهاى تركى را بكار برده استּنامهاى پيشنهادى آزبيلتوب به جز دو مورد پيشنهادى اؤلچن و اوخ آتان٬ همان نامهاى برجهاى تركى مرسوم و قديمى استּ در اينجا به دو نكته مىبايست اشاره نمودּ نكته نخست آنكه اين روش يعنى كاربرد نام برجها به جاى نام ماهها ٬ علاوه بر نادرست بودن٬ باعث فقر خزينه لغات تركى مىشودּ مىبايست كه نامهاى تركى سالهاى دوازده گانه حيوان٬ نامهاى تركى برجها و نامهاى تركى ماهها هر كدام جداگانه حفظ شوند و از تكرار و بكار بردن آنها به جاى يكديگر اجتناب نمودּزيرا كه وجود نامهاى گوناگون براى ماهها و برجها و ּּּدر زبان تركى نشانه غناى اين زبان است و علاوه بر آن٬ اصل اساسى در انتخاب نامهاى تركى٬ حفظ و مراقبت از سنن تاريخى و ملى و پيوستگى آنها استּ نكته دوم اينكه اؤلچن در تركى به معناى هر نوع آلت و يا شخص اندازه گيرنده است و صرفا معنى ميزان و يا ترازو نمىدهدּ ترازو به تركى مشخصا تارتى-دارتى ناميده مىشود كه هرگز براى ناميدن برج بكار نرفته استּ اما كلمه باستانى اولگو كه عينا در تركى آذرى معاصر حفظ و به زبان فارسى نيز داخل شده است٬ كلمه اى به معناى معيار و طرح و مدل برش و يا ميزان آن است كه در تركى قديم براى ناميدن برج ميزان و يا ترازو بكار رفته استּ در تركيه به جاى كلمه فراموش شده اولگو٬ كلمه ترازو را بكار برده اند٬ اما به نظر نمىرسد در تركى آذربايجان و ايران سببى براى تعويض اين كلمه ريشه دار و رايج تركى وجود داشته باشدּ (در تركى آذرى كلمه هاى اولگوج٬ اولكه٬ اوله شمك٬ ּּּ از همين ريشه اند)ּ نام پيشنهادى اوخ آتان نيز كه به جاى ياى پيشنهاد شده است ترجمه تحت الفظى تركيب فارسى تيرانداز استּ حال آنكه معادل مناسب تيرانداز در تركى اوخچو مىباشدּ به همه حال نه اوخچو و نه اوخ آتان در تركى قديم براى ناميدن برج قوس-كمان بكار نرفته اند٬ كلمه تركى ياى كه همان معنى را مىدهد بكار رفته است و بنظر نمىرسد سببى براى تعويض آن وجود داشته باشدּ
توركجه آى آدلاريندان اؤرنكلر- نمونه هايى از نام ماهها به تركى
در تقويم تركى٬ سال بر حسب حركت خورشيد و ماه بر اساس حركت ماه حساب مىشده استּ ابوريحان بيرونى در آثارالباقيه يكى از نامگذارىهاى كهن ماهها در نزد تركان اويغور را – كه بر اساس اعداد بوده – به شكل زير نقل كرده است: آرام آى٬ ايكيندى آى ٬ اوچونج آى٬ تؤرتونج آى٬ بئشينج آى٬ آلتينج آى٬ يئتينج آى٬ سكيزينج آى٬ توقوزونج آى٬ آنينج آى٬ بير ييگيرمينج آى٬ چاقشاپوت (شاقشاپوت) آى ּ
نامهاى ماهها در ميان تركان خاكاس-سيبرى: ماه اول: چيل (يئل=باد)٬ كورگن (=سرماى شديد)ּ ماه دوم: آزيق (آيى=خرس)٬ بؤزوك (=اوج خورشيد)ּ ماه سوم: اولو كؤرى (=سنجاب بزرگ)ּ ماه چهارم: كيچيك كؤرى (=سنجاب كوچك)٬ قوشقار (قوچ)ּ ماه پنجم: تاريق (تارلا=مزرعه)٬ خيرا تارتچان (اكين دارتما)ּ ماه ششم: خينديق (=زنبق)٬ بيز (=ما) ּ ماه هفتم: اوت (=سبزه)٬ توس (آغ آغاج)ּماه هشتم: اورغاخ (اوراق=داس)٬ خيرا كيسچن (اكين كسمه=دروى كشت)٬ ماه نهم: اود (=آتش)٬ اورتون آلچان (اورون آلما=گرفتن محصول)٬ تايقا (=جنگل)ּماه دهم: چاريش (ياريش=مسابقه)٬ كيچيك سويوقּ ماه يازدهم: اولو سويوقּ ماه دوازدهم: آل (آلا قار)ּ
نامهاى رسمى ماهها در جمهورىهاى تركى:
تركيه: اوجاق٬ شوبات٬ مارت٬ نيسان٬ ماييس٬ هازيران٬ تمموز٬ آغوستوس٬ ائيلول٬ اكيم٬ قاسيم٬ آراليق
آذربايجان: يانوار٬ فئورال٬ مارت٬ آپرئل٬ ماى٬ اييون٬ اييول٬ آوگوست٬ سئنتييابر٬ اوكتييابر٬ نويابر٬ دئكابر
تقويمهاى مردمى گروههاى تركى گوناگون:
آخيسقا: زمهه رى٬ قوجوك٬ مارت٬ آپئرل٬ ماييس٬ كيره ز٬ اوراغ٬ خارمان٬ بؤگروم٬ شاراب٬ قوچ٬ قاراقيشּ
گيره سون: زمهه رى٬ گوجوك٬ مارت٬ آبرول٬ ماييس٬ كيراز٬ اوراق٬ آغوستوس٬ خاچ آيى٬ آوارا٬ قوچ آيى٬ قاراقيشּ
از نامگذارىهاى جديد پيشنهادى:
سايت نشريه آناديلى چاپ آلمان: بوزآى٬ كؤرپه٬ امليك٬ ياز٬ آراى٬ سوناى٬ دوز٬ دؤل٬ دؤل آردى٬ بؤيوك چيلله٬ كيچيك چيلله٬ قارباسانּ
محمد نورجو در مقاله آیلارین تورکجه آدلاری: اوجاق٬ گوجوك٬ يئلين٬ آچاراى٬ گولاى٬ بوزاران٬ بيچين٬ دريم٬ وئريم٬ اكيم٬ قاسيم٬ آراليق
در زير نگاهى نامهاى تركى ماهها در منابع مختلف و پس از هر ماه٬ ارزيابى كوتاهى را آورده امּ(منبع هر نام در داخل پارانتز نوشته شده استּ اختصارات بكار برده شده: آدس= آناديلى سايتي٬ مدآ= مجمع دانشجويان آذربايجانى)ּ
١- ژانویه/یانوار: دی-بهمنּاز نام يانواريس Januaris مشتق از يانوس Janus لاتينى٬ نام رب النوع محافظ دروازه ها٬ ورودى ها و خروجىهاּنامهاى ديگر: بؤيوك آى (لهجه قاقاووز)ּ زمهرى (لهجه آخيسقا٬ گيره سون و بسيارى از ديگر لهجه ها٬ زمهرى كلمه اى عربى به معنى سردترين دوره زمستان است)ּ اورتا قاراقيش (لهجه هاى جنوب درياى سياه)ּ بوزاى (پيشنهاد آناديلى)ּ اوجاق (رسمى تركيه)ּ آرام آى (تركى اويغور)ּ چيل (يئل) آى٬ كورگن آيى (تركان خاكاس) ּ
ارزيابى: اوجاق Ocaq ayı اوجاق كلمه اى تركى به معنى آتشدان٬ آتشگاه و بسيار رايج در تركى ايران مىباشدּ و از آنجائيكه به عنوان نام ماه٬ به طور رسمى بكار رفته و نيز بسيار جا افتاده است٬ ابقا آن توصيه مىشودּ
٢- فوریه /فئورال: بهمن-اسفندּ از فئبروآرييوس Februarius لاتينى به معنى خالص سازى٬ مشتق از كلمه فئربروآ Februa ٬ جمع فئربروم Februumּ نامهاى ديگر: شوبات (رسمى تركيهּ شوباط-شباط كلمه اى سريانى است)ּ قوجوك آى (آخيسقا)ּ گوجوك آى (گيره سون و ديگر لهجه هاى جنوب درياى سياه٬ از كلمه گوج به معنى آرام و يواش٬ يواشترين دوره زمستان و يا به معنى كوچك٬ كوتاه و يا كوتوله)ּ كوچوك آى (ديگر لهجه هاى آناتولى)ּ قوجوك آى (محمد نورجو)ּ كؤرپه (آناديلى)ּ ايكيندى (تركى اويغور)ּ آيى آى٬ بؤزوك آى (تركان خاكاس) ּ
ارزيابى: كوچوق در تركى آذرى به معنى توله سگ مىباشدּ به منظور اجتناب از تكرار و از آنجائيكه براى ناميدن اين ماه٬ نام رايج تركى كوچوك-قوجوك-گوجوك وجود دارد٬ كاربرد معادل آن كيچيك آى Kiçik ay توصيه مىشودּ
٣- مارس/مارت: اسفند-فروردینּ از كلمه مارتييوس لاتينى مشتق از كلمه مارتيس-مارس به معنى رب النوع جنگ و يا راه رفتن و يا شتاب گرفتنּ نامهاى ديگر: یئلین (محمد نورجو)ּ امليك (آناديلى)ּ گئچى قيران (لهجه هاى آذربايجانى)ּ دؤل دؤكومو٬ قوزو آيى٬ ياز باشى٬ اوت قوپومو٬ دلى بئشه ٬ּּּּ(لهجه هاى گوناگون تركى در آذربايجان تركيه – قارس و ديگر نواحى اين كشور)ּ اوچونج آى (تركى اويغور)ּ اولو كؤرى (تركان خاكاس) ּ
ارزيابى: اين ماه داراى نام جا افتاده و رايج و رسمى تركى نمىباشدּكاربرد كلمه تركى زيبا و ساده يئلين Yelin ayı (پيشنهاد مּ نورجو٬ به معنى پستان پرشير چهارپايان) باعث رواج اين لغت تركى فراموش شده نيز خواهد شدּ
٤- آوريل/آپرئلּفروردین-اردیبهشتּاز كلمه آپريليسAprilis لاتينى٬ به ياد رب النوع ونوس٬ احتمالا مشتق از واژه يونانى آفروديتAphroditeּ نامهاى ديگر: نيسان (تركيه٬ معادل لئيسان در تركى آذرىּاز واژه سريانى-آككادى-سومرى-عبرانى)ּ قيرچان (برخى لهجه هاى تركى آنادولى٬ به معنى فصل باز شدن گلها و شكوفه دادن)ּ چيچك آيى (قاقاووز)ּ آچار ای (مּ نورجو)ּ ياز (آناديلى)ּ چيفت آيى (لهجه هاى تركى آنادولى)٬ ياغمور آيى (حوالى درياى سياه)ּ تؤرتونج آى (تركىاويغور)ּ كيچيك كؤرى٬ قوشقار (قوچ) (تركان خاكاس) ּ
ارزيابى: كاربرد قيرآچان Qıraçan ayı معادل كلمه موجود قيرچان در تركى آذرى توصيه مىشودּ
٥- مه/مای: اردیبهشت-خرداد ماييس (تركيه)٬ از كلمه maius majus magnus لاتينى به معنى بزرگ و بالغ٬ احتمالا مشتق از نام رب النوعى رومى بنام مايا maja maia كه همسر وولكان vulcan بودּ نامهاى ديگر: Hıdırellez (لهجه هاى تركى آنادولوּ معادل خيدير نبى در ميان تركان ايران)ּ ائدئرائللئز (قاقاووز)ּ گولای (محمد نورجو)ּ كؤچ آيى٬ چيچك آيى (لهجه هاى تركى آنادولو٬ جنوب درياى سياه)ּ آراى (آناديلى)ּ بئشينج آى (تركى اويغور)ּ تاريق آيى(تارلا)٬ خيرا تارتچان (اكين دارتما) (تركان خاكاس) ּ
ارزيابى: كاربرد كلمه موجود كؤچ آيى Köç ayı توصيه مىشودּ
٦- ژوئن/اییون: خرداد- تیر از كلمه ژونييوس Junius لاتينى٬ احتمالا از ريشه ژونوييوس Junonius به معنى فدا شده براى ژونو Juno ٬ رب النوع رومى زنان و ازدواج استּ نامهاى ديگر: هازيران (تركيه٬ هازاران-هازوران كلمه اى سريانى به معنى گرم و گرما است)ּ كيره ز آى Kirəz Ay(آخيسقا)ּ كيراز آى (گيره سون٬ كيره ز كه به شكل گيلاس به زبان فارسى وارد شده است كلمه اى با منشا يونانى است)ּ بوزاران (مּ نورجو)ּ سوناى (آناديلى)ּ آلتينج آى (تركى اويغور)ּ خينديق آيى ٬ بيز (ما) (تركان خاكاس) ּ
ارزيابى: از آنجائيكه بوزارماق در تركى به معنى خاكسترى شدن است٬ انتقال و كاربرد نام چيچك آيى Çiçək ayı (به معنى ماه گلها٬ مربوط به ماه مه) توصيه مىشودּ
٧- جولای/اییول: تیر- مرداد, از كلمه Julius لاتينى به افتخار الوهيت ژوليوس سزار Julius Caesar كه در همين ماه متولد شده بودּ نامهاى ديگر: تموز (تورکیه٬ نام رب النوع بركت و فراوانىּ كلمه اى سومرى- عبرانى به معنى آقا و بيگ) ּاوراق آيى (آخيسقا و لهجه هاى آناتولى)ּ چوروك آى (آخيسقا و عثمانى)ּ دوز (آناديلى)ּ بیچیم/بیچین آیی (محمد نورجو)ּ يئتينج آى (تركى اويغور)ּ اوت آيى٬ توس آيى (تركان خاكاس) ּ
ارزيابى: ابقا نام موجود و رايج تركى اوراق آيى Oraq ayı به معنى ماه داس و درو توصيه مىشودּ
٨- آگوست/آوقوست: مرداد- شهریور, آغوستوس (تركيه) ٬ از نام امپراتور روم agustus Agustos ٬ كلمه لاتينى به معنى محترم و معظم و مقدسּ نامهاى ديگر: خارمان-خرمن آيى (آخيسقا و قاقائوز)ּ بيچين آيى (بعضى نواحى آذربايجان)ּ دریم (آیی) (مּ نورجو)ּ دؤل (آناديلى)ּسكيزينج آى (تركى اويغور)ּ اوراق آيى٬ خيرا كيسچن (اكين كسمه=دروى كشت) (تركان خاكاس) ּ
ارزيابى: ابقا نام تركى موجود در آذربايجان٬ بيچين آيى Biçin ayı به معنى ماه محصول توصيه مىشودּ
٩- سپتامبر/سنتیابر: شهریور- مهر, از كلمه لاتينى سپتامبر از ريشه سئپتئم به معنى هفتּ ائيلول (تركيه٬ كلمه اى سريانى –سومرى عبرانى-عربى)ּ نامهاى ديگر: خاچ ايى (گيره سون)ּ بؤگروم آيى ayı bögrüm (آخيسقا٬ صداى چهارپايان مانند گاو و گوساله و ּּּּ) ּايلك گوز (لهجه هاى آناتولى)ּ اوزوم آيى (لهجه هاى آناتولى)ּ وئریم آیی (مּ نورجو)ּ دؤل آردى (آناديلى)ּ توقوزونج آى (تركى اويغور)ּ تايقا آيى٬ اود آيى٬ اورتون آلچان (اورون آلما) (تركان خاكاس) ּ
ارزيابى: نام موجود اوزوم آيى Üzüm ayı توصيه مىشودּ انگور براى نخستين بار در نواحى غربى آذربايجان كشت شده استּ
١٠- اکتوبر/اوکتیابر: مهر-آبانּ از كلمه اكتبر لاتينى از ريشه اوكتو به معنى هشتּ نامهاى ديگر: اكيم (تركيه)ּ اورتا گوز (نواحى جنوب درياى سياه)ּ شاراب آيى (آخيسقا٬ شراب كلمه اى عربى است و تركى آن٬ چاخير مىباشد)ּ آوارا (گيره سون)ּ بؤيوك چيلله (آناديلى)ּ آنينج آى (تركى اويغور)ּ چاريش (ياريش)٬ كيچيك سويوق (تركان خاكاس) ּ
ارزيابى: ابقا نام موجود و رسمى تركى اكيم Əkim ayı توصيه مىشودּ اكيم اسم مصدر از فعل اكمك به معنى عمل كشت ٬اكين اسم و به معنى آنچه كاشته مىشود استּ
١١- نوامبر/نویابر: آبان-آذر, از كلمه Novembris از ريشه نوئم novem لاتينى به معنى نهּنامهاى ديگر: قاسيم (تركيه٬ كلمه اى عربى به معنى جداسازنده و تقسيم كننده)ּ قوچ آى (آخيسقا و گيره سون)ּ سون گوز (لهجه هاى جنوب درياىسياه)ּ كيچيك چيلله (آناديلى)ּ جاناوار آيى٬قورد يورتولارى (قاقاووز) ּ بير ييگيرمينج آى (تركى اويغور)ּ اولو سويوق (تركان خاكاس) ּ
ارزيابى: انتقال و كاربرد نام تركى موجود قيران آى Qıran ayı (مربوط به ماه دسامبر ּاين ماه از سختترين ماههاى سال است) توصيه مىشودּ
١٢- دسامبر/دکابر: آذر- دی. از كلمه دسامبر December لاتينى از ريشه دئسئم decem به معنى دهּ نامهاى ديگر: آرالیق (تركيه)٬ قارباسان آناديلى٬ قاراقيش (آخيسقا و گيره سون و ديگر نواحى جنوب درياى سياه)ּ قيران- (قاقاووز)ּ چاقشاپوت = شاقشاپوت (تركى اويغور)ּ آل (آلا قار) (تركان خاكاس) ּ
ارزيابى: ابقا نام موجود و رسمى تركى آراليق Aralıq ayıتوصيه مىشودּ
خلاصه
نام فصلها به زبان تركى-توركجه دؤنه نجه آدلارى:
ياىYay ٬ ياز Yaz ٬ گوز züG ٬ قيش ışQ
نام برجها به زبان تركى- توركجه بورج آدلارى:
قوچ-Qoç ٬ بوغا-Boğa ٬ ايكيزلر-İkizlər ٬ يئنگج-Yengəç ٬ آرسلان-Arslan ٬ باشاق-Başaq ٬ اولگو-Ülgü ٬ چايان-Çayan ٬ ياى-Yay ٬ اوغلاق-Oğlaq ٬ قووا-Qova ٬ باليق- Balıq
نام ماهها (پيشنهادى) به زبان تركى- توركجه (اؤنه ريلن) آى آدلارى:
اوجاق آيى- Ocaq ayı ٬ كيچيك آى-Kiçik ay ٬ يئلين آيى-Yelin ayı ٬ قيرآچان آيى-Qıraçan ayı٬ كؤچ آيى-Köç ayı ٬ چيچك آيى-Çiçək ayı ٬ اوراق آيى-Oraq ayı ٬ بيچين آيى-Biçin ayı ٬ اوزوم آيى-Üzüm ayı ٬ اكيم آيى-Əkim ayı ٬ قيران آيى- Qıran ayı ٬ آراليق آيى-Aralıq ayı
گئرچه يه هو!!!