Monday, March 20, 2023
HomeOpinionsترکيه و ضرورت تجديد نظر در سياست های منطقه ای، حسين موسويان

ترکيه و ضرورت تجديد نظر در سياست های منطقه ای، حسين موسويان

Author

Date

Category

به گزارش گروه بين الملل خبرگزاری تسنيم، حسين موسويان عضو سابق تيم مذاکرات هسته‌ای ايران در ياداداشتی در روزنامه الشرق الاوسط نوشت:

خاورميانه اکنون شعله ور است و نقش سازنده ترکيه بسيار اهميت دارد. آنکارا بايد “سياست تنش صفر” با همسايگان را احيا کند. ترکيه، قدرت منطقه ای با تاريخ و تمدنی بزرگ، نقشی اساسی را در ثبات و امنيت خاورميانه و آسيای ميانه ايفا می کند. در دهه اخير، حزب حاکم عدالت و توسعه تحت رهبری اردوغان نخست وزير ترکيه اين کشور را به سوی ثبات اجتماعی-اقتصادی و سياسی حرکت داده است.

 در اين دوره، رشد اقتصادی به طور متوسط سالانه هفت و نيم درصد بوده، تورم به ميزان بی سابقه ای کاهش يافته، درآمد سرانه از ۲۸۰۰ دلار در سال ۲۰۰۱ به سطح کنونی يعنی حدود ۱۰ هزار دلار در سال رسيده و صنعت گردشگری از ۱۲ ميليون به ۳۱ ميليون نفر رشد کرده است. سياست منطقه ای ترکيه نيز به شدت متحول شده و به سياست صدسال قبل مبتنی بر دوری از خاورميانه پايان داده است. دولت اردوغان در مقابل “سياست تنش صفر” با همسايگان را ارائه کرد تا بدين ترتيب صلح را هم در داخل و هم در سطح منطقه ای تقويت کند. در همين حال، “بيداری اسلامی” اين سياست را به آزمايش گذاشته و با توجه به تحولات اخير، نشانه ها حاکی است که آنکارا نتوانسته است خود را به عنوان شريک قابل اعتماد به متحدان و شرکای منطقه ای اش اثبات کند.

آنکارا از شورشی های مخالف دولت سوريه حمايت و به آنها اجازه داده است از خاک ترکيه بهره بگيرند تا حدی که رابطه نزديک خود با واشنگتن را به خطر انداخته و از اينکه آمريکا جبهه النصره را گروه تروريستی و هوادار القاعده دانسته، ابراز نارضايتی کرده است. حمايت ترکيه از القاعده همچنين بر روابط اين کشور با عراق تاثير گذاشته است. القاعده در خشونت های گسترده و اقدامات ستيزه جويانه در سطح منطقه، به خصوص عراق، سوريه و افغانستان دست دارد، و لذااين گروه به تهديد بزرگ امنيت ملی برای ثبات و امنيت عراق و سوريه تبديل شده است.

مسئله کردها، دردسر امنيتی قديمی برای عراق و ترکيه، بارديگر بروز کرده است. در حالی که روابط عراق و ترکيه وخيم می شود، آنکارا بر خلاف ميل بغداد، روابط ويژه ای را با کردهای عراق برقرار کرده است. ترک ها و عراقی ها پيش از اين درباره مسئله کردها با يکديگر همکاری می کردند اما تغيير در موضع آنکارا تنش های بين دو کشور را باز هم تشديد می‌کند و اين در حالی است که بی ثباتی در جبهه های متعدد حاکم است. بغداد و دمشق نقش ترکيه در مناقشه سوريه و ايجاد روابط نزديک تر با کردهای عراق را دخالت در امور داخلی اشان می دانند، دخالتی که فقط به بی اعتمادی و خصومت بيشتر می انجامد.

روابط ترکيه با مصر هم از زمانی که ارتش با سرنگون کردن دولت مرسی قدرت را در دست گرفته به ميزان بی سابقه ای کاهش يافته است. دولت مرسی به شدت تحت حمايت آنکارا و اخوان المسلمين بود. نشانه بارز وخامت روابط لغو مانورهای دريايی است که قرار بود اکتبر ۲۰۱۳ برگزار شود و نيز فراخوانده شدن سفرای دو کشور. اردوغان نخست وزير ترکيه آنچه را “قتل عام” معترضان صلح طلب در مصر خوانده محکوم کرده است و قدرت گرفتن نظاميان را “کودتا” ناميده است – کلماتی که دولت موقت در قاهره را آزار می دهد. اين اظهارات منجر شد قاهره در اعتراض به “دخالت آشکار” ترکيه در امور داخلی مصر، سفيرش را از آنکارا فرا بخواند.

موضع ترکيه در قبال سوريه روابط حياتی ترکيه با ايران را هم تحت تاثير قرار داده است. تراز تجاری ترکيه با ايران از يک ميليارد دلار در سال ۲۰۰۱ به ۱۶ ميليارد دلار در سال ۲۰۱۱ رسيد. روابط نزديک با ايران، پيش از اين آنکارا را قادر ساخته بود نقشی قابل توجه در حل و فصل مناقشه هسته ای ايران و غرب ايفا کند. اردوغان به همراه لولا دو سيلوا رئيس جمهور سابق برزيل توافق هسته ای سه جانبه رابا تهران در جهت حل و فصل بحران هسته ای امضا کرد. اما مناقشه سوريه مواضع مخالف دو دولت ايران و ترکيه را آشکار کرد، مناقشه ای که طی آن ترکيه برای تغيير رژيم در سوريه از شورشيان حمايت کرده و ايران در مقابل بر تلاش هايش برای تقويت دولت اسد افزوده است. در حقيقت مناقشه سوريه رقابت منطقه ای ايران و ترکيه را احيا کرد، مناقشه ای که سابقه آن به قرن ها قبل و به دوران پادشاهی‌های عثمانی و صفوی باز می گردد.

روابط ترکيه با عربستان سعودی و اغلب شيخ نشين های منطقه هم زمانی که آنها از حمايت محمد مرسی رئيس جمهور برکنار شده مصر سرباز زدند، به سردی گراييد.

اردوغان همچنين با اشاره به ويدئويی از سال ۲۰۱۱ که تزيپی ليونی وزير خارجه سابق اسرائيل و “برنار-انری لوی” فيلسوف فرانسوی را در حال بحث درباره بهار عربی نشان می دهد، اسرائيل را به هماهنگی برای کودتا در قاهره متهم کرده است. کاخ سفيد به سرعت اظهارات اردوغان را محکوم کرد؛ “جاش ايرنست” سخنگوی کاخ سفيد هم در ديدار با خبرنگاران گفت: “ما به شدت اظهارات امروز نخست وزير اردوغان را محکوم می کنيم. مطرح کردن اينکه اسرائيل به نوعی مسؤول تحولات اخير در مصر است، توهين آميز، تاييد نشده و نادرست است”. اويگدور ليبرمان وزير امور خارجه سابق اسرائيل به اين سخنان واکنش نشان داد و گفت که “هر کسی اين اظهارات کينه آميز (اردوغان) و تحريکات را بشنود بی شک متوجه می شود که او جا پای گوبلز می گذارد.” يک سخنگوی دولت مصر هم اردوغان را “عامل غرب” خواند.

در مجموع سياست “تنش صفر” ترکيه با همسايگان ناکام مانده است و آنکارا را در آستانه “تنش تمام عيار” با منطقه قرار داده است. سطح روابط اين کشور با ايران، روسيه، سودان، سوريه، اسرائيل، مصر، اردن، عربستان سعودی، تشکيلات خودگردان فلسطينی، ارمنستان، قبرس، حزب الله و لبنان کاهش يافته است. علاوه بر اين، آنکارا به علت سياست هايش در قبال يونان، قبرس، ارمنستان و اسرائيل، روابطش با غرب را هم تضعيف کرده است. حتی زمانيکه اوباما رئيس جمهور آمريکا به منظور جلوگيری از بروز جنگی ديگر در خاورميانه از توافق با روسيه بر سر سلاح های شيميايی سوريه استقبال کرد اما استانبول از اين ابتکار انتقاد کرد. اين اقدام نشان می دهد ترکيه تا چه اندازه از ايفای نقشی سازنده در مديريت بحران های منطقه ای از راه های صلح آميز فاصله گرفته است.

خاورميانه اکنون شعله ور است و نقش سازنده ترکيه بسيار اهميت دارد. آنکارا بايد “سياست تنش صفر” با همسايگان را احيا کند. برای دستيابی به اين هدف عاجل، آنکارا بايد اين موارد را در نظر بگيرد:

۱) نبايد تمام تخم مرغهايش را در سبد اخوان المسلمين بگذارد به خيال اينکه آينده منطقه از آن اين حزب است.

۲) بيداری اسلامی در منطقه نبايد موجب شود که ترکيه سياست عدم مداخله در امور داخلی ساير کشورها را کنار بگذارد.

۳) حفظ موضع بيطرفی تا آنکارا را قادر سازد نقشی معتبر در مديريت بحرانهای منطقه ای ايفا کند.

۴) مشخص کردن جهت حرکت سياست خارجی اين کشور. مبنای سياست خارجی ايران پس از انقلاب سال ۱۹۷۹ ايدئولوژی و منافع ملی بوده اما ترکيه، به عنوان کشوری سکولار،امروزه عملا در سياست خارجه اش بيش از ايران بر مبنای ايدئولوژی حزبی عمل می کند.

۵) در پی احيای گذشته “دوران عثمانی” نباشد چرا که اين کارممکن است پيامدهای وخيمی برای ترکيه و منطقه داشته باشد. سياست های اخير ترکيه موجب شده است بعضی کشورها تصور کنند آنکارا در پی احيای هژمونی سابق عثمانی در منطقه است و به اين باور برسند که “سياست تنش صفر” فقط پوششی بوده است برای جاه طلبی های “نو-عثمانی” آنکارا.

۶) ترکيه نبايد چالش های داخلی اش را فراموش کند. اعتبار اين کشور در منطقه و دنيا تابستان امسال با تصميم اردوغان مبنی بر سرکوب تظاهرات با پليس های ضدشورش، گاز اشک اور و خودرو های آبپاش که به دستگيری و زخمی شدن تظاهرکنندگان در حدود ۵۰ شهر انجاميد، افت کرد.

۷) به همکاری با قدرت های منطقه ای، به ويژه ايران، عربستان، عراق و مصر بپردازد تا در حل بحران های جاری منطقه نقش سازنده ايفا کند. اين سياست بايد بر عدم مداخله، احترام متقابل و راه حل صلح آميز مبتنی باشد.

سيد حسين موسويان محقق فعلی دانشگاه پرينستون آمريکا و مسئول پيشين سياست خارجی دبيرخانه شورای عالی امنيت ملی ايران(۱۳۷۷-۱۳۸۴) است.

LEAVE A REPLY

Please enter your comment!
Please enter your name here

Recent posts

Recent comments